نقطه گذاری زندگی
مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود،
کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد :(تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم نه برای برادر زاده‌ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.)
اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و
آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می‌شد؟
بنابراین :
برادر زاده او تصمیم گرفت. آن را اینگونه تغییر دهد:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه! برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران."
خواهر او که موافق نبود آن را اینگونه نقطه‌گذاری کرد :
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم. نه برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران."
خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطه‌گذاری کرد:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادرزاده‌ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران."
پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادر زاده‌ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران."
در واقع زندگی نیز این چنین است:
او که همان آفریدگار ماست، نسخه‌ای از هستی و زندگی به ما می‌دهد
که در آن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید به صحیح ترین روش آن را نقطه‌گذاری کنیم.
دانستن
آنکس که بداند و نداند که بداند *** بیدار کنیدش که بسی خفته نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند *** لنگان خرک خویش به منزل برساند
آنکس که نداند و نداند که نداند *** در جهل مرکب ابدالدهر بماند
مدرک
جونی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید استخدام دارید?
یاروگفت یه کاری برات دارم حقوقشم خوبه پسره قبول کرد
یارو گفت : ما اینجا میمون نداریم میتونی بری تو پوست میمون تو قفس تا میمون برامون بیاد,
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود . پسره توی قفس پشتک وارو میزد از میله ها بالا پائین میرفت . جو گیر شد زیادی از رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره داد زد کمک شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهانش گفت آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم.
فال و طالع بینی سال ۱۳۹۲
بولتن نیوز_ وب گردی: زیبا و عاقل و متین و خودنما . بااراده و اصیل و باتربیت . جذاب و چشمگیر و خوش قلب . دقیق و زیرک و شوخ . خوش لباس و خوش شانس و شیک پوش . دور اندیش و خسیس و حسابگر . آرام و صبور است ولی تحریک شود، سریع عمل می کند . کمک رسانی خوب . بازنده ی پلید و انتقامجو . اگر پول یا چیزی صرف کسی کند، اصلاً صاحب او می شود . بیهوده وقت تلف نمی کند . بی وفا نسبت به خانواده و عاشق بیرون از خانه . دارای حس ششم قوی و پشتکار زیاد . عاشق تملک و پول و ثروت . برای یافتن هدف خود، تمام موانع را زیر پا می گذارد . در کار دیگران دخالت می کند . مثل مار، به دور فرد مورد علاقه اش می پیچد تا او را بدست آورد . اهل ازدواجهای متعدد . بسیار تنبل و حسود و بدون خطر . اگر حس کند کسی واقعاً مظلوم و بی دفاع است، به او کمک می کند . آرام و صلحجو و غیرعصبانی . هرچه پولدارتر شود، خسیس تر می شود . کمتر اشتباه می کند و همیشه قدم صحیح بر میدارد . تا کاری را تمام نکند، آرام نمی نشیند . خیلی راحت می تواند پولدار شود . تحمل کنجکاوی مردم را در مورد خودش ندارد . بچه های زیادی دارد . نجیب زاده و خوش قلب . بسیار نرم و لطیف و زیرک و دانا و رمانتیک . عاشق پیشه . دانشمند و عاقل و فیلسوف . اهل کمال و ادب . اگر در عشق و رفاقت رفت، نگران نشوید … خودش دوباره برمیگردد...
بقیه در ادامه مطلب...
کاملترین تعبیرخواب
این نرم افزار تعبیر خواب شامل :
- تعبیر خواب امام جعفرصادق علیه السلام
- تعبیر خواب دانیال نبی علیه السلام
- تعبیر خواب یوسف نبی علیه السلام
- تعبیر خواب اسماعیل بن اشعث
- تعبیر خواب خالد اصفهانی
- تعبیر خواب محمد بن سیرین
- تعبیر خواب ابراهیم کرمانی
- تعبیر خواب جابر مغربی
- تعبیر خواب ابن عباس
- تعبیر خواب جاحظ
- تعبیر خواب علامه مجلسی (ره)
-....
- لینک دانلود مخصوص موبایل با پلتفرم آندروید
- لینک دانلود مخصوص موبایل با پلتفرم جاوا
از سایت وبگردی 2030
دل شکسته
از استادی پرسیدند:
آیا قلبی که شکسته باز هم می تواند عاشق شود ؟
استاد گفت: بله می تواند
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پرسیدند: آیا شما تاکنون از لیوان شکسته آب خورده اید ؟
استاد پاسخ داد:
آیا شما بخاطر لیوان شکسته از آب خوردن دست کشیده اید ؟
نفس
به شیطان گفتم:
«لعنت بر شیطان»!
لبخند زد.
پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد:
«از حماقت توخنده ام می گیرد»
پرسیدم:
«مگر چه کرده ام؟»
گفت:
«مرا لعنت می کنی در
حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام»
با تعجب پرسیدم:
«پس چرا زمین می خورم؟!»
جواب داد:
«نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای.
نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.
پرسیدم:«پس تو چه کاره ای؟»
پاسخ داد:
«هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب توخواهم آمد؛ فعلاًبرو سواری بیاموز!